.......

دلتنگی های آدمی را ، باد ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه ی برفی به اشکی ناریخته می ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

داشت پیام هایی که بهش داده بودم رو چک میکرد ، رسید به یه نمودار و تحلیلی که ازش داشتم ، میگه یه دیقه برو دیتاهای سال 95 رو نگاه کن یه مسیر این نمودار رو بهم بگو ... 

میرم نمودار رو باز میکنم و برمیگردم به 2 سال پیش ، براش شروع میکنم به خوندن اعداد و بازی که تو این مدت داشتن 

بهم میگه باورم نمیشه تحلیلی که اون سال گفتی درست در اومده ، ازش گوشی میگیرم و شروع میکنم به خوندن پیامم!!باورم نمیشد اصلا روزی این تحلیل رو براش نوشته باشم ... و بعد افسوس خوردم که چرا اون موقع انقدر راحت از کنار توانایی هام گذشتم !! چرا برای رسیدن به مسیر درست انقدر به جاده خاکی زدم ، شاید تو تمام اتفاقاتی که این سال ها افتاد و باعث شد از خدا شاکی بشم دلیلش همین بوده که برگردم به مسیر درست ، که اشتباه نکنم !

بهم نگاه میکنه و میگه دیوونه ای که هنوزم باور نداری ، که بازم داری تلاش میکنی راه دیگه ای رو هم امتحان کنی ... 

 

انگار دوباره باید بشینم و فکر کنم و ببینم کجای این راهم ... مسیر کامل اشتباهه یا نیازه بازهم این راه برم تا بتونم این مسیر رو کامل کنم !!!

 

خدایا حواست باشه بهمونا ، تو خستگی این روزها و استرسهاش و ضعفهاش دستمون رها نکنی، هنوز هم باور دارم آخر این قصه خوشه!

  • سکوتـــــــ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی