گاهی باید بی تفاوت بود
زخمی که صد بار سر باز کند، دیگه تنها یه زخم ساده نیست، شبیه یه بیماری لاعلاج میمونه که تنها راه درمانش قطع عامل درد کشیدنه، شاید یه مدت آدم زجر بکشه اما لااقل از یه بیماری لاعلاج خودش رو محفوظ نگه داشته، حالا تو روابط آدمها هم همینطوره وقتی صدبار زخم خوردی از یه نفر وقتی هزاران بار سکوت کردی و بغضتو خوردی،وقتی صدبار خودت رو جلوی بقیه بد نشان دادی تا هوای اون یه نفرٌ داشته باشی، وقتی که ذره ذره داری آب میشی، یه جایی باید ارتباطتت رو قطع کنی، از یه جایی به بد باید بشی همون آدم بده که تا حالا نقشش رو فقط بازی میکردی برای حمایت از بقیه، گاهی تنها راه کمتر کردن درد این زخم ها کنار گذاشتن آدما و افکارشونه.... گاهی تنها راه بی تفاوت بوده نسبت به آدمهاست