.......

دلتنگی های آدمی را ، باد ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه ی برفی به اشکی ناریخته می ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

گاهی باید رفت ، راضی نیستی ، میخوای قلبت جا بذاری پیشش ُ و بعد بری ، اما خودت راضی میکنی ،  یه وقتایی میشه به قلبت هم فهموند منطق ینی چی ، میشه باهاش منطقی بود ، میشه بهش یاد داد تا سنگ باشه و بگذره ، باید رفت تا خاطری نرنجه ، تا  دنیایی ویران نشه ، باید تحمل کرد اشکهاش ، قلب شکستشو ، میدونی این مدل قلب شکستنها گاهی فقط یه خراش  کوچیکه برای یه مدت فقط درد داره و ما تصور میکنی شکسته شده و دیگه ترمیم نمیشه ، یه وقتایی به هر چی که میخوای میرسی به تمام رویاهات به تمام خواسته هات اما خیلی زود میفهمی این خواسته ها  اونی نبود که میخواستی ، میفهمی اینجا آخر خط نیست آخر قصه نیست ، چمدونت ُ بر میداری و دوباره قدم به  جاده زندگی میذاری ، همون خیابون بی انتهایی که هیچوقت تکراری نمیشه...

گاهی باید خودت برداری و بری .. به همین راحتی ...

  • سکوتـــــــ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی