.......

دلتنگی های آدمی را ، باد ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه ی برفی به اشکی ناریخته می ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

خدایا برای زندگیم دیگه نمیخوام بجنگم

از تکرار متنفرم، سکوت کردم تا حرفی نزنند تا یادشان برود، تا از خاطرشان پاک شود آن سوال کلیشه ای لعنتی رو، همان سوال که تو دلش هزارتا سوال دیگه جا داده و کافیه حرفی بزنم تا بی رحمانه بسمتم هجوم بیاورند،سکوت میکنم دائم زیر لب به خودم و شانسم و انتخاب هام بد و بیراه میگم، اشکهامو پنهان میکنم تا کسی نفهمه چقدر حالم خرابه، چشم میدوزم به آسمانش و میگم بازم شکر ولی به بزرگیت قسم تمومش کن دیگه توانش رو ندارم! یهو دیدی کم آوردم و ... اما انگار سکوتم افاقه نکرد، سوال ها شروع شد و من ماندم و جوابی که نمیدانستم چیست؟ !! چه جواب بدم چه جواب ندم نگاه های سرزنش بار و تحقر آمیز و زبان کنایه اندازشان بدرقه ام میکنند!!فقط میگم تمامش کنید و فقط دیگر هیچ نپرسید! !با هم پچ پچ میکنند و دنبال جواب میگردند شروع میکنند به تحلیل و ارائه نظرات فیلسوفانه، با نگاه ملتمسانه میخوام که هیچ حرفی نزنند، خودم میدانم و یاد گرفته ام برای داشتن کوچکترین چیزها باید سختی های زیادی بکشم و باید خیلی چیزهای دیگه رو از دست بدم و باید بارها و بارها بشکنم.. ... میخندم، از همان خنده هایی که درد دارند میگم نهایتا دست از همه چی میکشم و تسلیم میشم به همین راحتی دیگه بحث کردن ندارد ...

  • سکوتـــــــ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی