.......

دلتنگی های آدمی را ، باد ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه ی برفی به اشکی ناریخته می ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

به وزنه هایی که به پاهاتون بسته شده فکر کردید

هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که مثل یه جسم سبک و بی وزن روی سطح آب شناور باشی و چشمهاتو ببندی غرق _رویاهات بشی: )

همونطور که تو رویاهام سیر میکنم و انگار رو آسمونهام، یکی آروم با دست به شونم میزنه و تعادلمو بهم میزنه، بعد آروم بهم میگه کمکم میکنی منم یاد بگیرم رو سطح آب دراز بکشم و شناور باشم؟ یه لبخند زدم و گفتم آره: )

در گوشش آروم گفتم فکر کن مثل یه پر سبکی، به هیچی فکر نکن!

لبخند زد و گفت باشه، همون بار اول میشد ترس رو تو وجودش حس کرد، انگار که ترس از آب شده بود یه وزنه سنگین که به پاهاش بسته شده و اجازه حرکت رو ازش گرفته!

بعد از چندین بار تلاش، موفق نشدن،بهش گفتم ترس هاتو تا کنار نذاری نمیتونی موفق بشی ... نذار ترس بهت غلبه کنه و شکستت بده.

وقتی رفت به وزنه هایی فکر کردم که به پاهای خودم بسته شده ،به همون ترس هایی که قدرت حرکت رو ازم گرفته ،همون روز به خودم قول دادم تک تک این ترس هارو کنار بذارم و به خودم اجازه پرواز بدم!

  • سکوتـــــــ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی